جدول جو
جدول جو

معنی کاسه بندی - جستجوی لغت در جدول جو

کاسه بندی
بند زدن کاسه شکسته بند زنی} کاسه بندی چه خواهی از مجنون ک کیسه دوزی نیاید از طرار) (اوحدی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کیسه بندی
تصویر کیسه بندی
آنکیستمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کیسه بندی
تصویر کیسه بندی
استقرار جسمی خارجی که حل ناشدنی است در نسج بدن
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه ظروف شیشه یی و چینی و چوبی شکسته را با مفتولهای نازک بهم پیوندد کاسه دوز کلوا بند چینی بند زن، (کشتی) آلتی که پهلوانان کشتی گیر مشهور با اجازه استادان و مشایخ بکاسه زانوی خود می بسته و در وسط آن آیینه کوچکی نیز قرار میداده اند. این عمل کنایتی بود از اینکه زانوی صاحب کاسه بند بخاک نمیرسد (پرتو بیضایی. تاریخ ورزش باستانی ایران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه بند
تصویر کاسه بند
((~. بَ))
آن که ظروف شیشه ای و چینی و چوبی شکسته را بند می زند، آلتی که پهلوانان کشتی با اجازه استادان و مشایخ به کاسه زانوی خود می بسته و در وسط آن آیینه کوچکی نیز قرار می دادند، این عمل کفایتی بود از این که زانوی صاحب کاسه بند ب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاچه بندی
تصویر تاچه بندی
بستن تاچه، عدلبندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه تنگی
تصویر کاسه تنگی
کم ظرفی تنگ ظرفی
فرهنگ لغت هوشیار
بازی با کاسه و آن چنین است که دو سه کاسه چینی را پر آب کنند و کاسه بازان واژگون شده کاسه ها بر پشت گذارند و بتحریک سرین آن را جنبانند و بدوش خود رسانند در حالی که قطره ای آب از آن آن نریزد: (کاسه لاله اگر بشکست بر جای خود است ز انکه جای کاسه بازی مغز سنگ خاره نیست) (کمال الدین)، بیرون آوردن ظرفها از زیر خرقه برای تفریح تماشا گران، مکاری حیله گری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاس بندی
تصویر کلاس بندی
طبقه بندی شاگرد ان در کلاسها مختلف مدرسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماست بندی
تصویر ماست بندی
تهیه کردن و درست کردن ماست را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نافه بندی
تصویر نافه بندی
عمل بستن نافه
فرهنگ لغت هوشیار
بازی با کاسه و آن چنین است که دو سه کاسه چینی را پر آب کنند و کاسه بازان واژگون شده کاسه ها بر پشت گذارند و به تحریک سرین آن را جنبانند و به دوش خود رسانند در حالی که قطره ای آب از آن نریزد، بیرون آوردن ظرف ها از زیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کار بندی
تصویر کار بندی
عمل کار بند استعمال: (مبادا که دل تو از کار بندی این کتاب باز ماند) (قابوسنامه)
فرهنگ لغت هوشیار